5 عادت بد در تولید محتوا
تولید محتوای خوب پیچیده‌تر از استفاده از کلمات و پاراگرافها و یا به کاربردن عکس در پس زمینه مقاله است. ما در اینجا پنج عادت نوشتن را معرفی میکنیم که ممکن است به بازاریابی محتوایی شما آسیب بزند:
تلاش برای اثبات اینکه باهوش هستیم
این اشتباه شماره یک نویسندگان تازه کار است. تا به حال شخصی را از نزدیک دیده اید که بخواهد خود را باهوش معرفی کند؟ چه احساسی پیدا کردید؟ قطعا چیزی شبیه به یک انسان مغرور و از خود راضی بوده است.
در حقیقت، هیچ کس اهمیت نمی دهد که چقدر باهوش هستیم. آنها برایشان مهم است که اطلاعات مورد نیازشان را به واضح ترین، مختصرترین و قانع کننده ترین شکل ممکن به دست آورند.
پاراگراف های طولانی، ساختار جمله های پیچیده و کلمات بزرگ بیشتر از اینکه کار راه انداز باشند؛ کسل کننده اند. این در بین نویسنده های جوان شایعتر است. البته آنها خیلی مقصر نیستند. معلمان ما از کودکی خواسته اند که ما ساختار جمله پیچیده ای داشته باشیم. در پاراگراف های طولانی بنویسیم و از کلمات بزرگ و پرطمطراق استفاده کنیم. این به این دلیل است که بسیاری از معلمان ما نیز نمی دانند چگونه بنویسند. برای همین بود که اکثر همکلاسیها، انشا خود را به برادر یا خواهر بزرگتر خودشان میسپردند. زیرا آنها پیچیده تر می نوشتند و نمره بیشتری به انشا تعلق میگرفت.
ولی شما برای اینکه بدانید که چگونه باید بنویسید؛ به مقالاتی نگاه کنید که اثرگذاری بیشتری دارند. می توانید آنها را در گوگل پیدا کنید و الگو برداری کنید. ایمیل‌های جمع‌آوری سرمایه، تبلیغات با تبدیل بالا، پست‌های وبلاگی که به تعداد بالا به اشتراک گذاشته می‌شوند، اکثرا پیچیده و طولانی نیستند. پس چرا بازاریاب های محتوای مبتدی بر نوشتن طولانی و پیچیده اصرار دارند که انگار هنوز در مدرسه انشا مینویسند؟
اما در کل، اگر شما می‌خواهید واقعا ثابت کنید که باهوش هستید، این جمله را به خاطر بسپارید:
"ذهن‌های درخشان راه را روشن و ذهن‌های کوچک گیج می‌کنند."
بهره نگرفتن از داستان
اگر نوشته شما نوعی داستان را با قلاب عاطفی بیان نمی کند، فقط اقلیت کوچکی از خوانندگان را جذب خواهد کرد که قبلاً از نظر احساسی روی آنچه شما می خواهید منتقل کنید سرمایه گذاری کرده اند. این یک فرصت بزرگ از دست رفته است. یک داستان به مخاطبان شما کمک می کند تا در ذهنشان، آنچه که می نویسید را ترکیب کنند.
داستان‌های که جالب و شنیدنی، راهی برای جذب مخاطب دارند. ادامه دهید و خوانندگان خود را با داستان ها یا تجربیات شخصی درگیر کنید و مخاطبان خود را با چیزی که ممکن است هرگز نمی دانستند؛ آگاه نمایید.
نوشتن برای رئیس، بجای دوستان
خیلی از نویسندگان مبتدی، خشک و جدی را با ارزشمند بودن؛ یکسان می دانند.
آیا تا به حال با هوش مصنوعی موبایل خود یا یک روبات انسان نما مکالمه کردید؟ آنها برای یافتن سریع اطلاعاتی که می‌خواهید خوب هستند؛ اما تعامل با آنها لذت بخش نیست. مردم هم همین گونه اند. آنها می خواهند با انسان ارتباط برقرار کنند؛ نه با روبات. و متاسفانه بسیاری از محتواهای تولید شده توسط این گروه از نویسندگان، روبات گونه است. یا به تعبیر دیگر بجای دوست، برای رئیس نوشته شده اند.
ستون‌های وبسایت خود را را طوری تکمیل کنید؛ که گویی در حال نوشتن ایمیل برای دوستتان هستید. به این فکر کنید که چگونه برای دوستان خود مینویسید: غیررسمی، مختصر، با طعم و مزه. این طوری باید برای همه بنویسید.
این فرمول ساده ی زیر را به یاد بسپارید:
شوخ طبعی = خوب. خشک نوشتن = بد.
بدون واقعیت
داستان ها و احساسات وسیله ی خوبی برای جذب کردن مخاطب هستند. اما نوشته شما باید چیزی بیش از یک سرگرمی باشد. محتوای شما نیاز به اطلاع رسانی و اثر بخشی نیز دارد.
علاوه بر این، محتوای شما باید دارای منابع نیز باشد. اگر می گویید افراد زیادی یا nدرصد مردم، فلان کار را انجام می دهند، بهتر است به چیزی اشاره کنید که مخاطب بتواند به آن اطلاعات اعتماد کند.
بدون فراخوانی برای اقدام
هر محتوایی که ایجاد می کنید باید هدفی داشته باشد. باید کاری وجود داشته باشد که می خواهید خوانندگان شما در نتیجه خواندن پست شما انجام دهند.
یک CTA یا Call To Action که یک فراخوان برای انجام یک فعالیت است را ایجاد کنید. CTA ها چیزهایی هستند مثل: لینک منبع مقاله، دکمه عضویت در خبرنامه ها، لینک دانلود و یا هر چیزی که مخاطب شما را به یک فعالیت تشویق کند؛ هستند. لذا خوب است که یک CTA را در پست وبلاگ خود درج کنید که نشان می دهد شما از خوانندگان خود می خواهید تا کاری را انجام دهند. می‌توانید CTA را در هر جایی از بدنه وبلاگ اضافه کنید و از خوانندگان خود بخواهید که مثلا در وبلاگ‌های شما مشترک شوند، یک کتاب الکترونیکی دانلود کنند، در یک وبینار ثبت نام کنند، در آزمون مهارت شرکت کنند، یک پست مشابه را بخوانند و غیره.