• 09126875169

 

راهنمای جامع برندسازی

برای مدیران، صاحبان کسب و کار و متخصصان بازاریابی که در تلاش برای ایجاد برندهای قوی هستند

راهنمای برندسازی

هر روز که می گذرد؛ مفهوم برند در دنیای مدرن ما بزرگتر و مبهم تر می شود. دیگر فقط مفهوم کلی برندسازی نیست. در حال حاضر مفاهیم جدید برندسازی شرکتی، برندسازی محصول، برندسازی خدمات و حتی برندسازی شخصی نیز مورد بحث است. فرقی نمی‌کند شما یک رهبر کسب‌وکار باشید، یک کارشناس حرفه‌ای بازاریابی، یا یک خانم خانه دار که برای خرید بیرون میرود و یک جعبه شکلات می‌خرد؛ زیرا مفهوم برند در تمام جنبه‌های زندگی ما رسوخ پیدا کرده است.

سازمان هایی که برای ساخت برندهای قوی برنامه ریزی می کنند، در حقیقت در یک مزیت رقابتی قدرتمند سرمایه گذاری کرده اند.


مفهوم برند زمانی بسیار ساده بود. اما اکنون برند به چه معناست؟ برای پاسخ به این موضوع، باید هم «برند» و هم «برندینگ» را تعریف کنیم. بسیاری این اصطلاحات را به جای یکدیگر استفاده می کنند، اما واقعیت این است که این دو تعاریف جداگانه، اما در هم تنیده ای دارند.

 

تعریف برند

نام تجاری تصوری است در ذهن مخاطبان شما. فکر و احساسی که مردم وقتی محصول شما، مأموریت شما، تجربه مشتری شما را در نظر می گیرند، در آنها شکل میگیرد.

 

تعریف برندینگ (برندسازی)

برندسازی تلاش مستمر برای شکل دادن به ادراکات مخاطبان شما (مشتریان، کارمندان و غیره) است. یک فرآیندیست که تمام مراحلی که شما برای معنا بخشیدن به محصول و سازمان خود برمیدارید را شامل میشود. هدف از برندسازی ایجاد یک حضور قابل توجه و متمایز در بازار است که مشتریان وفادار را جذب و حفظ کند.

برندسازی تلاش مداوم برای شکل دادن به برداشت مخاطبان شماست.

 

چند اصطلاح دیگر نیز وجود دارد که اغلب همراه مفهوم برند، مطرح می شوند: 

تجربه برند

تجربه برند، احساسات و افکاری است که توسط هویت برند شما برانگیخته می شود. اینکه مشتری با شنیدن نام برند شما، احساس خوبی میگیرد یا خیر؟ اگر در تماس و ارتباط قبلی که با برند شما داشته است؛ یک خاطره خوب بدست آورده؛ تجربه برند شما خوب و در غیر اینصورت تجربه برندتان بد بوده است.

 

ارزش ویژه برند

ارزش ویژه برند، ارزش تجاری برند شماست. آن چیزی است که مشتریان مایلند برای نام شما بپردازند نه محصول یا خدماتتان. فرض کنید صاحب کمپانی BMW هستید. اگر روزی بخواهید برند خود را به یک قیمت مشخص واگذار کنید و بعد از آن با نام تجاری دیگری محصول تولید کنید؛ چه اتفاقی می افتند؟ در واقع شما برای تمام مالکیت معنوی و مشتریان عادی و وفادار خود و هر آنچه مربوط به برند BMW است؛ قیمت گذاشته اید. این همان ارزش ویژه برند می باشد.

 

برندسازی موفق، ادراکات را شکل می دهد. مخاطبان را از آگاهی، به وابستگی، سپس به اولویتندی و در نهایت به دلبستگی می برد. مرحله دلبستگی جایی است که درک مخاطبانتان از سازمان شما باعث ایجاد ارتباط قوی شده است.

یک برند در یک شرکت یا سازمان وجود ندارد. یک برند در ذهن مشتریان شما وجود دارد.


چرا برند مهم است؟

همه ما می دانیم که چرا برند برای غول های مصرف کننده مانند اپل، کوکاکولا، نایک و... اهمیت دارد. آنها به اوج ارزش ویژه برند رسیده اند. در حال حاضر این برندهای آنهاست که کار فروش را انجام می دهند و مصرف کنندگان به دلیل درک آنها از برند، مایل به خرید محصولاتشان هستند.

اما برندسازی می‌تواند برای شرکت‌ها و کسب‌وکارهای کوچک و متوسط ​​نیز به همان اندازه، سخت کار کند. به خصوص در عصر حاضر و افزایش شدید رقابت.

کمکی که یک برند با سرمایه گذاری استراتژیک به صاحب خود ارائه میکند را میتوان اینگونه خلاصه کرد:

  • ارائه وضوح و شفافیت در کل عملیات مدیریت استراتژیک، برنامه ریزی مدیریتی و اجرای سازمان
  • کمک به شرکت و محصولات آن در سبقت از رقبا
  • شکل دادن به ادراکات مشتری و کسب شناخت، اعتماد و وفاداری
  • جذب مشتریان جدید با حفظ روابط با مشتریان فعلی
  • کاهش موانع برای تلاش های بازاریابی و فروش، همچنین محافظت در برابر رویدادهای منفی بازار
  • ایجاد فرصت برای جذب و حفظ کارکنان متخصص و...

ویژگی های برند قوی

اکنون که متوجه شدید که برند چقدر مهم است، می‌توانیم نگاهی به کارهایی که برای ساخت آن انجام می‌شود بیندازیم. از طرفی باید بدانیم که برند سازی کار آسانی نیست. هیچ فرمول دقیق و ثابتی هم برای تمام کسب و کارها وجود ندارد. اما ما می دانیم که چند ویژگی کلیدی بین برندهای تاثیرگذار مشترک است.

ارتباط عاطفی
مخاطب شما باید احساس کند که شما به عنوان یک فرد به آنها اهمیت می دهید و درک می کنید که آنها چه می خواهند. این ارتباط عاطفی تنها در صورتی امکان پذیر است که شما واقعاً موقعیت خود را در میان این مخاطبان درک کرده و با آنها ارتباط ویژه برقرار کنید.


تمایز
برای متمایز شدن و بالاتر از آن، باید خود را از رقبا جدا کنید. اینکار با معتبر بودن همراه است و راهیست که می توانید یک برند به یاد ماندنی و قابل تشخیص ایجاد کنید. اگر مخاطبان، شما را نشناسند یا به خاطر نداشته باشند، نمی‌توانید ارزش ویژه برند ایجاد کنید. این وجه تمایز از طراحی ویژه نام و نشان تجاری گرفته تا تمایز در ارائه خدمات، بسته بندی، پشتیبانی و... را شامل میشود.
اعتبار
اعتبار برند یا برند معتبر، کلماتی هستند که در فضای بازاریابی زیاد استفاده می شود. شرکت‌هایی که موفق می‌شوند نسبت به اینکه چه کسی هستند، چه کاری را و به چه دلیلی انجام می‌دهند؛ صادق باشند؛ می‌توانند با مخاطبان خود ارتباطات پایدار ایجاد کنند.


پررنگ و ملموس
تنها راه ایجاد ارتباط با مخاطبان این است که به آنها چیزی بدهید که میخواهند و طلب میکنند. مخاطبان بیشتر از برندها انتظار دارند که موضعی اتخاذ کنند و از چیزی که به آن اعتقاد دارند دفاع کنند. برند نامطلوب و ارزش های نامشخص در کنار برند های دیگر گم می شود. با تلاش برای جلب نظر همه، در نهایت برای هیچ کس جذاب نخواهید بود. برای همین جسور باشید و موضع خودتان را بصورت واضح مشخص کنید.

نکته مهم: نقطه شیرین خود را پیدا کنید.
نقطه تلاقی بین آنچه محصول شما می تواند ارائه دهد و آنچه مخاطب شما نیاز دارد؛ نقطه شیرین برند شماست.
برای اینکه برند شما ریشه بدواند؛ باید نقطه تلاقی نیازهای مخاطبان، نحوه ارتباط آنها و آنچه محصول شما می تواند به آنها ارائه دهد را پیدا کنید. قبل از اینکه استراتژی برند خود را مستحکم کنید؛ برای آزمایش محصول و پیام خود با گروه های مختلف مخاطبانتان وقت بگذارید.





مقاله ی تفاوت برند، نام تجاری و نشانه تجاری چیست؟ را حتما مطالعه بفرمایید.
ثبات هویت
اگر مدام در حال تغییر نحوه ارائه برند خود به بازار باشید؛ مخاطبان شما هرگز شما را نخواهند شناخت. هویت شما و نحوه شناسایی هویت باید در تمام زمینه های کسب و کار شما همسو و سازگار باشد.



ویژگی های برند قوی

اکنون که متوجه شدید که برند چقدر مهم است، می‌توانیم نگاهی به کارهایی که برای ساخت آن انجام می‌شود بیندازیم. از طرفی باید بدانیم که برند سازی کار آسانی نیست. هیچ فرمول دقیق و ثابتی هم برای تمام کسب و کارها وجود ندارد. اما ما می دانیم که چند ویژگی کلیدی بین برندهای تاثیرگذار مشترک است.

اعتبار
اعتبار برند یا برند معتبر، کلماتی هستند که در فضای بازاریابی زیاد استفاده می شود. شرکت‌هایی که موفق می‌شوند نسبت به اینکه چه کسی هستند، چه کاری را و به چه دلیلی انجام می‌دهند؛ صادق باشند؛ می‌توانند با مخاطبان خود ارتباطات پایدار ایجاد کنند.


تمایز
برای متمایز شدن و بالاتر از آن، باید خود را از رقبا جدا کنید. اینکار با معتبر بودن همراه است و راهیست که می توانید یک برند به یاد ماندنی و قابل تشخیص ایجاد کنید. اگر مخاطبان، شما را نشناسند یا به خاطر نداشته باشند، نمی‌توانید ارزش ویژه برند ایجاد کنید. این وجه تمایز از طراحی ویژه نام و نشان تجاری گرفته تا تمایز در ارائه خدمات، بسته بندی، پشتیبانی و... را شامل میشود.
ارتباط عاطفی
مخاطب شما باید احساس کند که شما به عنوان یک فرد به آنها اهمیت می دهید و درک می کنید که آنها چه می خواهند. این ارتباط عاطفی تنها در صورتی امکان پذیر است که شما واقعاً موقعیت خود را در میان این مخاطبان درک کرده و با آنها ارتباط ویژه برقرار کنید.


ثبات هویت
اگر مدام در حال تغییر نحوه ارائه برند خود به بازار باشید؛ مخاطبان شما هرگز شما را نخواهند شناخت. هویت شما و نحوه شناسایی هویت باید در تمام زمینه های کسب و کار شما همسو و سازگار باشد.



پررنگ و ملموس
تنها راه ایجاد ارتباط با مخاطبان این است که به آنها چیزی بدهید که میخواهند و طلب میکنند. مخاطبان بیشتر از برندها انتظار دارند که موضعی اتخاذ کنند و از چیزی که به آن اعتقاد دارند دفاع کنند. برند نامطلوب و ارزش های نامشخص در کنار برند های دیگر گم می شود. با تلاش برای جلب نظر همه، در نهایت برای هیچ کس جذاب نخواهید بود. برای همین جسور باشید و موضع خودتان را بصورت واضح مشخص کنید.

نکته مهم: نقطه شیرین خود را پیدا کنید.
نقطه تلاقی بین آنچه محصول شما می تواند ارائه دهد و آنچه مخاطب شما نیاز دارد؛ نقطه شیرین برند شماست.
برای اینکه برند شما ریشه بدواند؛ باید نقطه تلاقی نیازهای مخاطبان، نحوه ارتباط آنها و آنچه محصول شما می تواند به آنها ارائه دهد را پیدا کنید. قبل از اینکه استراتژی برند خود را مستحکم کنید؛ برای آزمایش محصول و پیام خود با گروه های مختلف مخاطبانتان وقت بگذارید.



مقاله ی تفاوت برند، نام تجاری و نشانه تجاری چیست؟ را حتما مطالعه بفرمایید.

زمان به روز رسانی و برندینگ مجدد

هر زمان که یک کسب و کار جدید ایجاد می کنید، باید قبل از ورود به بازار، یک استراتژی برند و هویت برند ایجاد کنید. اما برای به روز رسانی و برندینگ مجدد هیچ جدول زمانی خاصی وجود ندارد که مشخص کند چه زمانی نیاز به بازنگری برند خود دارید. در عوض، این چیزی است که باید در مواقع تغییر، تهدید یا فرصت در کسب و کار خود تصمیم بگیرید.
به یاد داشته باشید که تغییر در برند نیاز به ظرافت دارد. با گذشت زمان، بازار و انتظارات مخاطبان شما تغییر می کند. خود کسب و کار شما نیز در طول زمان تغییر خواهد کرد. ماموریت، چشم انداز و ارزش ها تکامل می یابند. ممکن است دریابید که چیزی که زمانی کار می کرد اکنون ضعیف، قدیمی و ناکارآمد به نظر می رسد. بصورت منظم و با تحقیقات بازاریابی که انجام میدهید؛ برند خود، بازار، رقبا و مخاطبان خود را بررسی و ارزیابی کنید که آیا اکنون زمان تغییرات شده است یا خیر.
 
نکته مهم: تعادل را حفظ کنید. اگر چه ثبات، تمایز، به روزرسانی و پررنگ بودن لازم است؛ اما باید بین آنها تعادل ایجاد کنید. بین موضع گیری و محدوده تغییرات خود، ارزش ها و هویتتان تعادل ایجاد کنید و محدوده آن ارزش ها را به عنوان بخشی از هویت برند خود ترسیم نمایید.

 

در مواقع تهدید

گاهی اوقات ما مجبوریم خود را با شرایط اطراف خود وفق دهیم تا در یک بازار در حال تغییر باقی بمانیم. شاید یک رقیب جدید با برند قوی تری وارد فضا شده باشد. شاید بازار از محصول یا خدمات شما که زمانی محبوب بوده است؛ دور شده باشد.

 این تهدیدها همگی نیروهای خارجی هستند، اما برخی از آنها بیشتر نشانه ضعفهای داخلی اند. فروش آهسته، بازاریابی ضعیف و چالش های کارکنان معمولاً شاخص هایی برای تغییرند. شاید به این دلیل باشد که تصورات منفی در مورد آنچه که برند شما نشان می دهد؛ وجود دارد. شاید به این دلیل است که پیام‌ها و موقعیت شما در بازار نامشخص است. همه اینها این اخطار را میدهند که برند شما باید برای مقابله با این تهدیدات تغییر نماید.

 

در مواقع فرصت

گاهی اوقات فرصت های تجاری جدید نیز نشان دهنده زمانی برای برندینگ مجدد شما هستند. برندینگ مجدد شما می تواند هیجان بیشتری ایجاد کند و به تغییراتی که به طور طبیعی در سازمان شما رخ می دهد، پاسخ دهد.

به روز رسانی محصول، راه اندازی یک محصول جدید، یا حتی سرمایه گذاری عمده در تحقیق و توسعه ممکن است بهترین زمان برای نوآوری در برند شما باشد.

BRAND EXTENSION ، BRAND REFRESH ، REBRANDING

بین مفاهیم گسترش برند، نوسازی برند و برند سازی مجدد، باید تفاوت قائل شد. درست است که هر کسب و کار جدیدی باید با هویت برند شروع شود، اما وقتی زمان تغییر آن هویت فرا می رسد چه اتفاقی می افتد؟ در هر نمونه ای از تغییر، تهدید یا فرصت، نیازی به این نیست که لباس برند خود را به طور کامل دور بیاندازید. گاهی با شستشو یا کم و زیاد کردن پارچه آن، مسئله قابل حل است. شما باید چالشها را به گونه‌ای پاسخ دهید که برای برند، بازار و مخاطبان شما منطقی‌ترین حالت ممکن باشد.

گسترش برند - BRAND EXTENSION

توسعه برند بسیاری از اصول اساسی برند شما را حفظ می کند و در عین حال به شما امکان می دهد تا با تغییرات جزئی در قلمروهای جدید گسترش پیدا کنید. این ممکن است شامل معرفی یک خط محصول جدید تحت هویت برند مادر، آوردن خدمات به یک شهر جدید، یا هدف قرار دادن مخاطبان جدید با محصول کمی تغییر یافته باشد.
مثالی که برای توسعه برند می توان به آن اشاره کرد؛ شرکت زمزم است. البته داستان تغییر لوگوی این شرکت مفصل و از حوصله بحث ما خارج است. اما این شرکت پس از اینکه به توسعه بازار صادراتی خود روی آورد؛ تغییر نام تجری خود با توجه به شرایط بازارهای صادراتی را در دستور کار خود قرار داد.

نوسازی برند - BRAND REFRESH

نوسازی برند زمانی می‌تواند مفید باشد که ارزش زیادی در برند فعلی خود ایجاد کرده اید؛ اما فرصت‌ها و تهدیدهای جدید بازار، برجسته شدن را دشوار کرده‌اند. نوسازی برند بر سنگ بنای برند فعلی شما ساخته می شود و با تغییرات جزئی در لوگو یا رنگ سازمانی شما و نیز ارزش های جدیدی که در پیام برند خود ایجاد می کنید؛ جان تازه ای به آن می بخشید. این نوسازی برند در عین حال می تواند با پرسونای مخاطبان گسترده تری نیز همراه شود.
بعنوان مثال: بانک ملت پس از خصوصی سازی، اقدام به تغییر در لوگو و رنگ سازمانی خود کرد. همچنین بانک سینا نیز، پس از اینکه از موسسه مالی به بانک تغییر هویت داد؛ تغییراتی در لوگوی خود ایجاد نمود. اینها نمونه هایی از نوسازی برند در میان برندهای داخل کشور هستند.

برندسازی مجدد - REBRANDING

بیشترین تغییرات در برند، با برندسازی مجدد یا Rebranding اتفاق می افتد. معمولاً این کار زمانی انجام می‌شود که تغییرات در کسب‌وکار شما به قدری بزرگ است که برند شما با خواست بازار هدف یا مشتریان شما مطابقت ندارد. در اینجا ممکن است همه چیز از نام تجاری و لوگو گرفته تا بسته بندی، تیم بازاریابی و فروش یا حتی سردر وروردی و دکوراسیون کارخانه هم نیاز به تغییر داشته باشند.





برند و برندسازی


فرآیند برندسازی

سازمان‌های مختلف با روش‌های متفاوتی به برندسازی نگاه می‌کنند، اما همه موافقند که برند سازی یک فرآیند مستمر است. برند سازی را باید از جایی شروع کرد و در به ثمر نشستن آن صبر و همت زیادی به خرج داد. ما شرح فرآیند برندسازی را در ذیل توضیح میدهیم:
 

واکاوی

قبل از اینکه بتوانید به جلو حرکت کنید، باید بدانید که امروز کجا ایستاده اید. با واکاوی وضعیت فعلی برند خود گام اول را خواهید برداشت.
  • از امور مالی خود حسابرسی انجام دهید.
  • تمام هزینه های تولید و حاشیه سود خود را مجددا محاسبه کنید.
  • پتانسیل بازاریابی و تبلیغات خود، اعم از ابزارها و بودجه بازاریابی خود را در نظر بگیرید.
  • میزان آمادگی پرسنل اداری و تولید خود، مخصوصا تیم بازاریابی و فروش خود را محک بزنید. آیا آنها توانمندی تغییر در رویکرد برندتان را دارند؟
این بررسیها می تواند داده های مهم و ارزشمندی را در اختیار شما قرار دهد.
 

پژوهش

اگرچه سرمایه گذاری در تحقیق و پژوهش دلهره آور به نظر میرسد؛ اما تحقیق می تواند در دراز مدت، زمان و سرمایه زیادی را برای سازمان شما ذخیره کند. روش های مختلفی برای انجام مرحله تحقیقاتی فرآیند برندسازی وجود دارد. بسته به بودجه و نیازهای خود، می توانید از روشهای مختلف تحقیقات بازاریابی برای ایجاد درک درستی از موقعیت خود در بازار، درک مشتری از هویت برندتان، نیازهای مخاطبان و موارد دیگر استفاده کنید.
 

هدف و برنامه برند

پس از واکاوی و تحقیقات، باید هویت جدید خود را ترسیم کنید. اینکه از خود موجود قصد دارید به کدام جایگاه مطلوب برسید؟
هنگامی که بینش کافی برای حرکت رو به جلو را به دست آوردید؛ می توانید جمعیت شناسی، چالش ها و اهداف شخصیت برند جدیدتان را در قالب یک پلتفرم قرار دهید. اجزای پلتفرم برند شما ممکن است شامل ماموریت، چشم انداز، موقعیت، ویژگی ها، ارزش ها، دستورالعمل ها و... باشد.
این اطمینان را حاصل کنید که مشتری شما در مرکز و محوریت تمام اهداف و تلاش های برندسازی شما باقی می ماند.
بعد از اینکه چشم انداز و اهدافتان را تعیین کردید؛ شروع به ایجاد یک برنامه و نقشه راه برای اجرای برند جدید خود کنید. تیم مارکتینگ و مدیریت بازاریابی شما با تدوین برنامه بازاریابی هماهنگ؛ می توانند در طراحی این نقشه راه کمک بسزایی داشته باشند.
 

نام

در فرآیند برند سازی، انتخاب نام بسیار مهم است. شما نامی را نیاز دارید که بر اساس تحقیقات انجام شده، طنین انداز هویت، شخصیت و معماری برند شما برای مخاطب باشد. نامی که انتخاب می‌کنید باید منحصربه‌فرد، قابل‌ تشخیص، به یاد ماندنی و آسان برای تلفظ باشد.
 

سیستم هویت برند

در واقع همه آن چیزی است که در ذهن مخاطب از برند شما به یاد می ماند. همه اجزا از نام و طرح سربرگ و لوگو گرفته تا بسته بندی محصول، ارتباط تیم بازاریابی و فروش، شعار تبلیغات و حتی عناصر صوتی برند شما مانند صداگذاری تیزر تبلیغاتی، صدای نوتیفیکیشن های اپلیکیشن شما، تون صدای منشی و برخورد نگهبان جلوی درب کارخانه با مشتری را نیز در بر می گیرد. همه اینها عناصری هستند که نشان دهنده سازمان شما و در نهایت ارزش ویژه برند شما هستند. اگر مخاطب شما نمی تواند شما را به خاطر بیاورد، بخاطر ضعف در سیستم هویت برند شماست. سیستم هویت برند شما چیزی است که شما را به یاد ماندنی و ارزشمند می کند.
یک تیم خلاق مارکتینگ و برند سازی، می تواند در ایجاد یک احساس و خاطره ی بصری، شفاهی یا صوتی از برند شما در مخاطب، بهترین استراتژی و برنامه ریزی را تدوین نماید.
 

آموزشها و دستورالعمل ها

پیاده کردن برنامه برندسازی، نیاز به آموزشها و دستورالعمل های مختلف دارد. دوره های آموزشی مورد نیاز پرسنل را برای این تغییر رویکرد سازمانی، تعریف کرده و از اساتید و مربیان خبره استفاده جهت آموزش پرسنل خود استفاده کنید. بخشی از این آموزشها، میتواند آموزشهای فنی و تخصصی باشند و برخی هم آموزشهای عمومی.
بعنوان مثال تیم بازاریابی و فروش باید برای تغییر در روشهای ارتباطی با مشتری آماده شوند. حتی پرسنل خدماتی شما، برای پذیرایی از مهمانان باید آموزش ببینند.
دستورالعمل ها ی مربوط به این تغییرات را نیز در دسترس همه ی پرسنل قرار دهید. استفاده از پوشش اداری و لباس فرم کارگاهی جدید، استفاده از نام، لوگو و سربرگهای جدید، بکارگیری فرمهای مخصوص هر بخش و هر واحد سازمانی و... را در قالب دستورالعمل های اجرای در معرض دید عموم قرار دهید یا به آنها ابلاغ کنید و مطمئن شوید که همه افراد برای اجرای تغییرات توجیه شده اند.

معماری برند

برای سازمان‌هایی که چندین محصول یا خدمات را زیر چتر خود دارند، ایجاد یک معماری برند برای جلوگیری از سردرگمی بین مخاطبان و تیم‌های داخلی آنها بسیار مهم است. بسته به نحوه ارائه محصولات یا خدمات خود در بازار، چندین راه برای نزدیک شدن به معماری برند شما وجود دارد.
 

معماری برند یکپارچه - MONOLITHIC

در یک ساختار یکپارچه، که گاهی اوقات به عنوان یک خانه یا کلونی برند شناخته می شود، یک مارک اصلی بیشترین وزن را حمل می کند در حالی که تکرارهای فرعی نشان دهنده محصولات چانبی آن است. فدکس یکی از بهترین مثالها برای این نوع از معماری برند است:

 معماری برند فدکس



معماری برند مورد تایید - ENDORSED

برعکس حالت قبل، در معماری مورد تایید، نام تجاری مادر نقشی فرعی نسبت به برند محصولات را ایفا می کند. اما همچنان در بازار حضور پررنگ دارد. برای این دسته می توانیم اپل و برندهای محصولات آنرا نام ببریم.
 
معماری برند اپل



معماری برند قطعه بندی شده - SEGMENTED

در یک ساختار تقسیم‌بندی‌شده، که به عنوان کثرت‌گرا نیز شناخته می‌شود، برند مادر، محصولات و خدمات مختلفی را تحت هویت‌های برند مستقل به بازار عرضه می‌کند. در تصویر زیر معماری برند تقسیم شده یونیلور را مشاهده میفرمایید:
 
معماری برند یونیلور

برای این دسته، معماری برند بسیاری از برندهای داخلی نیز صدق میکند. بعنوان مثال برند گلرنگ، دارای محصولات زیر مجموعه و مستقلی نظیر اکتیو، اوه، فامیلا، اویلا، حیات و... است.

 

معماری برند ترکیبی - HYBRID

برای برخی از سازمان ها، ایجاد یک ساختار ترکیبی با برندهای یکپارچه، تایید شده و بخش بندی شده منطقی است. معماری برند ترکیبی آلفابت یکی از این معماری هاست.

معماری برند آلفابت



پیاده سازی برند

آخرین مرحله فرآیند برند سازی، پیاده سازیست. بسته به زمانی که در برنامه خود لحاظ کردید؛ همچنین نوع بازار، پایگاه مشتری، سطح برندسازی و بودجه شما، مرحله پیاده سازی میتواند بی سر و صدا یا با شکوه و پرهیاهو اجرا شود. صرف نظر از اینکه آنرا چگونه اعلام می کنید، باید یک استراتژی برای اجرای درون سازمانی و یک استراتژی اجرایی برای بیرون سازمان خود داشته باشید.
 

استراتژی داخلی پیاده سازی

این فرصتی است تا کارمندان خود را پیرامون آینده سازمان خود یکصدا کنید؛ با آنها صحبت کنید و در عین حال ابزارهایی را که برای برندسازی سازمان نیاز دارند را در اختیار آنها قرار دهید. شما قبلا اعضای اصلی برند سازی خود را آموزش داده اید، اما همه افراد در شرکت شما باید به عنوان مباشر برند عمل کنند. پیاده سازی برند فرصتی برای ایجاد شور و هیجان آنهاست. دیدگاه و ارزش های خود را برجسته کنید و توضیح دهید که نقش آنها در فرآیند برندسازی چقدر حیاتیست. همچنین توضیح دهید که ساخت و رشد برند در سازمانتان چه مزایایی برای آنها خواهد داشت. این باعث می شود انگیزه لازم برای مشارکت در آنها ایجاد گردد.
 

استراتژی خارجی پیاده سازی

برای مخاطبان بیرون از سازمان، راه اندازی برند شما چیزی بیش از یک خبر ساده در وبسایت شرکت یا یک تیزر تبلیغاتی در تلوزیون است. این فرصتی برای مشارکت مجدد آنها خواهد بود. با ایجاد ارتباط بین برند جدید و درک عمیق خود از مخاطبان خود، از این فرصت استفاده کنید. آن را به فرصتی تبدیل کنید که می تواند به تقویت رابطه بین شما و مشتریانتان کمک کند.
 
برای هر دو طرف معادله، باید مواد قدیمی را حذف کنید، وب سایت خود را به روز کنید. در شبکه داخلی خود تغییرات لازم را ایجاد کنید و مطمئن شوید که همه عناصر برند جدید را بکار گرفته اید. بسته به اندازه سازمان شما ممکن است هفته‌ها یا ماه‌ها طول بکشد. میتوانید با یک گانت چارت و جدول زمانی منظم و دقیق، مراحل اجرا را چک کنید. تاخیرها را علت یابی کنید و نقاط ضعف را پوشش دهید.
  

"برند شما مهمترین سرمایه گذاری است که می توانید در کسب و کار خود انجام دهید."

 

مطالب مرتبط:

مجموعه مقالات با موضوع برندینگ